نظر شما چیست؟
مرتضی آوینی کلمه «روزمرگی» را زیاد به کار می برد و چقدر پرهیز می کرد که گرفتار این روزمرگی نشود. اینها را همسرش مریم امینی می گوید، در گفت و گویی که با مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی انجام داده است، در همین کتاب «مرتضی آیینه زندگی ام بود».

شاید به همین خاطر است که در این کتاب هم ردپای چندانی از روزمرگری های زندگی مشترک آن ها نیست و امینی بیشتر به سیر و سلوک همسر شهیدش و اندیشه های او پرداخته است. حتی وقتی صحبت از ازدواج آن ها می شود، به سادگی می گوید: «چیز خاصی ندارد که بشود به آن اشاره کرد. خیلی معمولی بود. سال 1354 بود که نامزد شدیم و خردادماه سال 1357 بود که ازدواج کردیم.»

بعد، دیگر هر چه هست، بیشتر احوالات شهید آوینی است در مقاطع مختلف و در برخورد با آدم ها و مقولات گوناگون. مثلا امینی از حالات آوینی در ایام انقلاب می گوید و آشنایی وی با امام راحل که نقطه پایانی بوده است بر جست و جوهای بی پایان و التهاب روحش. گرایش آوینی به سینما، قوام مذهبی او، سواد و مطالعات شهید و البته احساس مسئولیت در برابر کارهای خانه، از دیگر موضوعاتی است که امینی به آن ها می پردازد.

نظرات سید شهیدان اهل قلم درباره شهادت و جاودانگی، به همراه روایت به شهادت رسیدن راوی «روایت فتح» هم از فرازهای خواندنی این کتاب است.
دیویی :
۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲
کتابشناسی ملی :
م‌۸۱-۴۶۶۷۵
شابک :
964-92919-2-X
سال نشر :
1382
صفحات کتاب :
35
کنگره :
DSR۱۶۲۶‭‬ ‭/آ۸‏‫‭‮الف‬۸ ۱۳۸۲

کتاب های مشابه مرتضی آئینه زندگی ام بود