کتاب پدر نوشته نرجس شکوریان فرد داستان هایی تربیتی- اخلاقی از زندگی حضرت علی (ع) امام عزیز و پدر بزرگوار شیعیان نقل کرده است. داستان ها و جملاتی که باعث تحول اخلاقی، فکر و روحی ما خواهند شد.
گاهی وقتها خستهای. خیلی! روح و جسمت یک نوازش درست و حسابی طلب میکند. یک حال خوب، یک هوای پر نسیم، یک چشمانداز زیبا تا افق، یک تکیه گاه محکم، یک چشم امیدوار. یک کسی که مثل همه نباشد.
همیشه باشد، هر جا و هر وقت که تو هوایش را کردی، او هوای تو را با قطره قطرهی باران وجودش، لطیف کند. هوای بارانی نه؛ هوای آفتابی بارانی. هم آفتاب باشد، هم روشن باشد، هم قطرههای باران. مثل دست نوازشگر پدر.
این موقعها، آدم دلش پُر نیست، عقده ها و حرف های زیادیِ دیگران، اعصابش را به هم نریخته است. چون دل پر از عقده، برای آدمهای ضعیف است. این عقدهها، کینه و نفرت و نفرین میآورد.
این دل را نمیگویم، که به درد زباله میخورد؛ دل خسته را میگویم که همهی زار و نزار دنیا را ریخته دور و حالا دل، میخواهد، یک کسی را داشته باشد که نورانی باشد؛ سرعتِ نورِ حضورش و قدرت تابش وجودش، وجود را روشن کند، ذهن را آرام کند، تپش قلب را منظم کند، اشک چشم را راه بیندازد و...
این آدم حتما از دوست و رفقا، از اهالی خانواده، از اساتید و اطرافیان نیست. اینها هم خودشان خسته میشوند. خوباند اما برای این دلخسته، کماند، کم....
دربه در یافتن چنین کسی بودم؛ به قول شاعر؛ رفتم به در میکدهی عابد و زاهد... در صومعه و دیر... همه جا میرفتم و میآمدم، همه خوب بودند؛ اما من خسته بودم...
باور کنید بعد از سالها گشتن و همه را دیدن و دل سپردن و دل کندن و امیدوار شدن و ناامیدیها، تنها جایی که او را یافتم؛ نجف بود... نجفِ اشرف.
در خیابان مقابل حرم که راه میروی، گنبد طلایی تمام عرض چشمانت را پر میکند و دلت شروع به ارتفاع گرفتن از زمین میکند...
وقتی که اول ورودی کنار در میایستی و مقابلت او است. فقط یک جمله میتوانی زمزمه کنی: - السلام علیک یا بابا ، السلام علیک یا علی.
دخترانش را می نشاند روی پایش.
در عرب رسم نبود « دخترداری»…
علی با آنها بازی میکرد. نازشان را هم می خرید. چنان محترم بزرگشان کرد که وقتی زینب وارد اتاق می شد، حسین مقابلش بلند می شد.
خودش خدا را یاد کودکانش میداد.
ریشهای، که حتی با تمام مصیبتها هم خشک نمی شد.
ثمر دختر علی در کربلا بود که ماندگاری قیام برادر شد… حماسهی زینب!
دختر را لوس نمی کرد، مقاوم بار می آورد.
دختر را ضعیف نمی کرد، مجاهدت یادش می داد.
دخترانه های دختران علی، مادرانه های دختران علی، شد زنانگی های کربلایی…
دختران علی یزید را خوار و خفیف کردند.
علی پدرِ زن نمونهی کربلاست. زینب آنقدر شخصیت عظیمی دارد که می شود؛ زینب کبری
کتاب پدر از نرجس شکوریان شامل داستان هایی از امام علی(ع) است که خواندن آن تحول اخلاقی، فکر و روحی را برایمان به ارمغان میاورد.
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی زیبا و عالی بود . پیشنهاد می کنم مطالعه کنید...
صفحه 45: ”دستت را مقابل هر کس دراز نکن. نیاز دل و جانت را به صاحبت بگو. به شبی، نگاهی، گاهی، محبتی... هر چه هس...
سلام کتاب الکترونیکی هس...
پدر کهکشان ها امام علی...